داشتم به دنبال مطالبی می گشتم که دنیای برونگرایی را بهتر بشناسم و به همین منظور رفتم سراغ گوگل و شبکه های اجتماعی مختلف تا شاید چیزی پیدا کنم اما تازه با حقیقت دردناکی رو به رو شدم که پذیرشش برایم سخت بود، همانطور که همیشه برایم پذیرش این موضوع که آنقدرا هم که باید جدی گرفته نمی شوم سخت بوده. آن حقیقت این بود که دنیا بیشتر حول محور درونگراها و مشکلات و جذابیت های آنها می گردد، جالب آنکه حتی گوگل هم که همیشه غلط های املایی ام را تصحیح می کند آن روز اصرار داشت کلمه ی برونگرایی را به درونگرایی تغییر بدهد، انگار اصلا چیزی به اسم برونگرا بی معنی باشد.
مثل همیشه خیلی زود با این مسئله کنار آمدم و بیخیال گشتن به دنبال چیزی شدم که مربوط با یک برونگرا و زندگی و مشکلاتش باشد، اما فکر کردم که شاید بهتر باشد خودم حرکتی بزنم و دنیای کوچکی برای خودم بسازم که مخصوص یک برونگرا باشد، مخصوص زندگی و دغدغه های یک برونگرا، جوری که قرار است دنیا را ببیند، جوری که با خودش و دیگران کنار می آید و .. .
شاید .. شاید یکی دو برونگرای دیگر هم پیدا شد، اینجا خودش را پیدا کرد و با خودش حال کرد..